جستجو:  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کد خبر : 9950 زمان مخابره: 16 دي 1393 -- 09:56:17 | تعداد بازدید: 3509 نسخه چاپی

نگاهی به زندگی، آثار و خدمات سردار نوروزی

سردار می گوید: بیش از 20 سال از بازنشستگی ام در روزنامه کیهان می گذرد. اکثریت همکارانی که با آن ها در کیهان کار می کردم و سالیان دراز در رژیم سابق و کنونی نماینده شان در امور صنفی بوده ام همانند من بازنشسته شده اند و بسیاری از آن ها نیز به رحمت ایزدی پیوسته اند.
 

سردار نوروزی فرزند حاج شهباز متولد 3/9/1325 به دلیل عشایر نشینی در منطقه چل گزی بین فیشور و خنج به دنیا آمد. از آنجایی که پدربزرگ وی حاج نوروز نوروزی یکی از سران دامداران اوز و بعدها در کاریان بخش جویم لارستان بود به همراه فرزندانش کوچ و همراه با ایل قشقائی ییلاق و قشلاق می کردند.
 
حاج نوروز بعد از ترک صحرا نشینی و سکونت دایم خود در کاریان از تعداد دام هایش کاسته شد و در ملک شخصی خود که از تاجر معروف جهرمی به اسم نامی خریداری کرده بود با پسرانش در آنجا سکونت کرد. در آن زمان بود که سردار به اصرار مادرش به مکتب خانه نزد مرحوم ملا عبدالکریم ملایی در کاریان رفت و قرآن را آموخت. برای نوشتن از تخته های مخصوص و جوهر استفاده می کردند. در مکتب خانه در کنار آموزش قرآنی، نخستین کتاب مبدا را که یک کتاب احکام دینی است را به آنان آموزش می دادند همچنین کتاب های شعر: فائز دشتتانی، حیدر بک، فلک ناز، مثنوی معنوی و ... وی نیز همراه با پدربزرگ خویش که هنوز هم به کار دامداری ادامه می داد به خاطر کمبود علوفه در کاریان مجبور به عزیمت به حوالی خنج شدند.
 
در آنجا بود که سردار نزد ملا عبدالرحمن صالحی امام جمعه سابق خنج در سال 1332 قرآن را ختم کرد. البته ناگفته نماند که یکی از کارهای مهم طوایف قشقایی این بود که در میان سیاه چادر های خود سفید چادری هم که در آن بچه های عشایر علم و دانش می آموختند داشتند و مدتی نیز وی هم کلاسی دانش آموزان عشایر بود. هنوز یک سالی از کوچ آنان در خنج نگذشته بود که در سال 33-1332 سردار برای تحصیل به گلار رفت.
 
در آنجا سردار که ختم قرآن را در خنج تمام کرده بود وارد اولین مدرسه سه کلاسه در گلار شد. و چون از هوش بالایی برخوردار بود بعد از تستی که از او گرفته شد مستقیما به کلاس دوم رفت و سپس از گلار به کاریان بازگشت و این بار سردار که درس حساب و کتاب را به سبک جدید که در گلار آموزش دیده بود را به عبدالکریم ملایی که معلم او در مکتب خانه بود، یاد داد.
 
در سال 1339 سردار به همراه دایی اش در سن 14 سالگی برای آموختن و کار به کویت رفت. اما چون در آنجا مدرسه ایرانی نبود نتوانست به درسش ادامه دهد به همین خاطر خود کتاب های مورد نظرش را از کتابخانه ایرانی که در دروازه موسوم به عبدالرزاق در کویت بود تهیه می کرد. ولی باز هم به خاطر مشکلی که برای دایی وی به وجود آمد او نتوانست به درسش بپردازد و پس از بحث های فراوان با دایی اش، وی مجبور شد که برایش مغازه ای دست و پا کند و چند سالی هم سردار در آنجا مشغول به کار شد و در کنار کار کردن کتاب های عربی، انگلیسی و .. را نیز مطالعه می کرد.
 
بالاخره بعد از سه سال عزیمت در کویت به کاریان بازگشت. چون مادرزادی یکی از چشم های سردار مشکل داشت از خدمت سربازی معاف شد و دوباره به مدت دو سال به کویت رفت. از آنجائی که سردار از بچگی علاقه زیادی به درس و کتاب داشت در سال 1344 به ایران آمد و در همان سال ها بود که خبر ساعت 8 شب از رادیو تهران اعلام کرد که برای اولین بار نمایشگاه بین المللی در تهران افتتاح می شود و به 300 نفر راهنما و مترجم زبان های خارجی نیاز دارد. صبح روز بعد سردار به همراه برادرش رهدار به تهران رفت و ثبت نام کرد و به کاریان بازگشتند و منتظر خبر نتیجه شدند.
 
همچنین آقای محمد محمودی یکی از معتمدان خوشنام اوز نیز نامه ای به وی داد و او را برای کار در تهران به آقای محمدعلی زرنگار که اهل اوز و نماینده مردم بندرلنگه در مجلس بود، معرفی کرد و توانست دوره ابتدایی تا دیپلم خود را در تهران بگیرد در کنار تحصیل در کلاس های حسابداری، زبان انگلیسی، ماشین نویسی فارسی و لاتین می رفت و در باشگاه ورزشی سازمانع صنایع نظامی نیز کشتی می گرفت. در سال 49-1348 بود که روزنامه کیهان آگهی استخدامی با حداقل مدرک سیکل در قسمت نیازمندی های کیهان داد و سردار در این آزمون شرکت کرد و قبول شد. و این چنین بود که سردار در سن 23 سالگی وارد روزنامه کیهان در تهران و اشتغال به کار مطبوعاتی شد. او در قسمت رپرتاژ آگهی روزنامه کیهان که صاحب امتیاز اولیه آن عبدالرحمن فرامرزی و آقای دکتر مصطفی مصباح زاده مدیر مسئول و صاحب امتیاز روزنامه کیهان فرزند مصباح الادیوان اوزی الاصل بود، شروع به کار کرد.
 
او می گوید: اولین رپرتاژ آگهی اش استخدام کارگر برای یکی از کارخانه های پایتخت بود. در همین سال سردار تشکیل خانواده داد و در تهران ماندگار شد. بعد از 3 سال برادرش رهدار نیز به وی ملحق شد و در همان بخش نیازمندی و رپرتاژ آگهی در کنار سردار شروع به کار کرد.
 
در تحریریه روزنامه کیهان که بیشترین نویسندگان و روزنامه نگاران ایران را در خود جای داده بود سردبیر با مدیریت فرهنگی دارای زیر مجموعه هائی نظیر سرویس پارلمانی، سرویس اجتماعی، سرویس اقتصادی، سرویس سیاسی، سرویس دانشگاهی، سرویس حوادث، سرویس ادبی، سرویس هنری، سرویس ورزشی و... بود که هریک زیر نظر دبیر سرویس مربوطه با هماهنگی مدیریت فرهنگی یا سردبیر روزنامه فعالیت می کردند. در کل حدود 2 هزار نفر در خانواده کیهان مشغول به کار بودند.
 
در طی دو دهه اوایل انقلاب روزنامه کیهان بیش از 10 تن سردبیر و 5 نفر مدیر امور اجرائی را تجربه کرد. لازم به ذکر است که یکی از سردبیران موقت فوق روزنامه کیهان دکتر زرنگار یکی از اهالی اوز بود که سالیان دراز با کیهان اینترنشنال نشریه انگلیسی زبان کیهان و سرویس خارجه روزنامه فارسی همکاری می کرد. همچنین کیهان توانسته بود با بیش از 15 نشریه و مجلات گوناگون علاوه بر روزنامه کیهان فارسی چاپ کند مثل: کیهان هوائی(مخصوص ایرانیان خارج از کشور)، کیهان هفتگی (زن روز)، کیهان انگلیسی (روزانه و هفتگی)، کیهان فرهنگی، کیهان بچه ها، کیهان علمی، کیهان ترکی، کیهان اردو زبان، کتاب هفته، کتاب سال و ... و علاوه بر این کیهان در تولید چاپ و توزیع کتب درسی و غیردرسی و بسیاری از نشریات دیگر فعالیت داشت.
 
سردار به علت فعالیت زیادی که در روزنامه کیهان داشت به عنوان نائب رئیس هیئت مدیره سندیکای کارکنان وسایل ارتباط جمعی و نماینده کارکنان مطبوعات در رژیم سابق و نایب رئیس شورای اسلامی کار موسسه کیهان در نظام جمهوری اسلامی ایران در هر دو نظام از جانب کارکنان انتخاب و اقدامات مفید صنفی به نفع همکاران مطبوعاتی خوش همراه با سایر نمایندگان کارکنان انجام دادند. او با وجود مشغله کاری که داشت هیچ گاه از کمک به هم محلیان خود نیز غافل نبود و از پایتخت به طور مرتب با نامه نگاری های بسیار و انعکاس در مطبوعات پیگیر مشکلات مردم و جذب امکانات برای آنان در عرصه های فرهنگی مانند پیگیری آغاز به کار نخستین مدرسه روستائی در دهستان هرم (بلغان) و تکمیل کادر آموزشی که در سال 1351 و حتی در جهت رفع اختلافات دیرینه کشاورزان روستاهای هرم در سال 1350 فعال بود که این یکی از نشانه های علاقه سردار به مردم و زادگاهش بود.
 
روزنامه کیهان در تعداد صفحات مختلفی چاپ می شد حتی در مناسبت ها تعداد صفحات آن به 96 صفحه هم می رسید. البته میانگین صفحات کیهان 16 تا 24 صفحه بود. که بیشترین صفحات آن به آگهی ها اختصاص می یافت. که بعضی مواقع سردار و همکارانش با گروه تحریریه به این خاطر دچار مشکل می شد. سردار می گوید کیهان در سه شیفت کاری یک شیفت از 6صبح تا 2 بعد از ظهر، 2 بعد از ظهر تا 9 شب و شیفت آخر از ساعت 9 شب تا 4 صبح بود که چاپ روزنامه را شیفت آخری انجام می دادند. روزنامه کیهان کاغذ های مورد نیاز خودش را از روسیه و چین وارد ایران می کرد. سردار در کنار کار در روزنامه کیهان توانست لیسانسش را در دانشکده علوم ارتباطات در رشته روزنامه نگاری را بگیرد حتی در رشته مدیریت بازرگانی نیز فوق دیپلم خود را گرفت.
 
بعد از انقلاب سرنوشت روزنامه کیهان تغییر کرد. سردار نیز با برادرش که دیگر دوست داشتند به دیار خود باز گردند تقاضای باز خرید کردند که با مخالفت روبرو شدند چون سردار یکی از نیروهای قوی در کیهان بود و مسئولان کیهان دوست نداشتند این دو برادر را از دست بدهند. سرانجام در بیش از یک دهه اول انقلاب هم چنان به کار خویش ادامه دادند و سرانجام با استفاده از مصوبه شورای انقلاب برای کارهای سخت و زیان آور که روزنامه نگاری نیز مشمول می گردید همراه با برادرش آقای رهدار نوروزی پس از 26 سال و 7 ماه کار در کیهان بازنشسته شدند و با این حال حتی تهران با همه زرق و برق هایش و کیهان با تمام شکوه و ابهتش نتوانست مانع عشق سردار به زادگاه مادریش هرم و کاریان شود.
 
وی با توجه به علاقه خاصی که به وطن خویش و منطقه داشت پس از بازنشستگی از روزنامه کیهان در سال 1373 زندگی در تهران را رها کرد و همراه با خانواده به کاریان برگشت. در کاریان نیز به عضویت در شوراهای اسلامی دوره های اول و دوم کاریان و قرار گرفتن در راس شورای بخش جویم و کسب نیابت شورای شهرستان لارستان و ریاست شورای حل اختلاف کاریان با پشتیبانی صادقانه و بی دریغ در جهت خدمت به روستائیان همت گماشت و این فرصت مناسبی را برای او و سایر اعضای شورای اسلامی کاریان فراهم کرد و موفق شدند ضمن انجام خدمات شایان توجه و ارزشمند برای نخستین بار در سطح روستا نشینان منطقه با چاپ و انتشار 34 شماره پیک شورا و 37 شماره ماهنامه میلاد لارستان ویژه کاریان کهن به ضمیمه هفته نامه میلاد لارستان انعکاس دهند. و حدود ده سال با همیاری اعضای شورا، معتمدین و امام جمعه کاریان خدمات مثبتی را در کاریان کهن و بخش از خود به یادگار گذاشت.
 
سردار از زمان استعفا از عضویت مرحله سوم شوراها به جمع آوری آثار خود و تنظیم مطالب و چاپ شش جلد کتاب نسیم کاریان کهن در تقویم تاریخ پرداخت که سه جلد آن چاپ و سه جلد دیگرش به دلیل مشکلات مالی هنوز چاپ نشده است. (البته اولین کتابش در اردیبهشت ماه سال 1358 که در روزنامه کیهان کار می کرد به نام «احقاق حق» با هزینه 22 هزار تومان به چاپ رساند.) او عضو هیئت امنای دارالقرآن و صندوق خیریه کاریان و هیئت امنای دانشگاه آزاد اوز می باشد. وی نیز مدیریت وب سایت «نسیم کاریان کهن در تقویم تاریخ» را به عهده دارد. و به تحریر مقاله، نقد، تحلیل و تفسیر نوشتاری درباره مسایل روز ایران و جهان از جمله رویدادهای اخبار منطقه در روزنامه ها و سایت های مختلف فعالیت دارد.
 
سردار می گوید: بیش از 20 سال از بازنشستگی ام در روزنامه کیهان می گذرد. اکثریت همکارانی که با آن ها در کیهان کار می کردم و سالیان دراز در رژیم سابق و کنونی نماینده شان در امور صنفی بوده ام همانند من بازنشسته شده اند و بسیاری از آن ها نیز به رحمت ایزدی پیوسته اند.
 
این ها خاطراتی هستند که نباید به فراموشی سپرده شوند بلکه باید به عنوان میراثی گران بها و ارزشمند به نسل های بعدی منتقل شوند. و در آخر سردار می گوید: عصر اوز یک امتیاز موفق برای اوز و منطقه است. و باید قدرش را بدانیم. و تا جائی که امکان داشته باشد باید مسائل و مشکلات شهر و منطقه را به تصویر بکشد.همچنین وی در امر انجام خوب و به حق رسالت قلم و اطلاع رسانی در جامعه و اجرای قانون خیلی تاکید دارد و معتقد است که میزان شخصیت و اعتبار افراد و اشخاص در کشور از دون تا عالی به میزان تبعیت آنان به قانون بستگی دارد.
 


حمیرا    نامدار

 

نظرات ارائه شده

نظرات

ارسال نظر
ارسال به دوستان
نام
پست الکترونیک
آدرس وبسایت یا وبلاگ
نظرشمــا    
. نظراتی كه حاوی توهین است، منتشر نمی شود*
کد امنیتی:   
ارسال نظر
9950

 
21 آبان 1403 , 09 جمادی الاول 1446 , 2024 November 10